منتظر نباش که شبی بشنوی
از این دلبستگی های ساده دل بریدم
که عکس زیبای تو را
در آن گنچه ی قدیمی جا گذاشته ام
یا در آسمان
به ستاره ی دیگری سلام کرده ام
توقعی از تو ندارم
اگر دوست نداری
در همان دامنه دور رویا بمان !
هرجور تو راحتی آبی باران
همین سوسوی تو
از آن سوی پرده توری
برای روشن کردن اتاق تنهاییم کافیست !
من که اینجا کاری نمی کنم
فقط گهگاه
گمان آمدن تو را
در دفترم ثبت می کنم
همین
این کار هم که نور نمی خواهد
می دانم که مثل همیشه خط ناخوانای مرا خواهی خواند
می دانم که مثل همیشه
به این حرف های من می خندی
حالا هنوز هم
وقتی به آن روزهای زلال نزدیک می شوم
باران می آید!
21148 بازدید
8 بازدید امروز
33 بازدید دیروز
44 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian